نتایج جستجو برای عبارت :

دیرکرد در انتشارِ قسمتِ سوم (من تا به امروز)

دوستانِ عزیزم، درگیرِ یک مسئله ی کاری هستم و با توجه به پیام های شما و انتظارِ شما عزیزانم جهت انتشارِ قسمتِ سومِ سری نوشته های (من تا به امروز)، خودم رو موظف دونستم که اعلام کنم، تنها به دلیلِ اینکه چند روزی درگیرِ مسئله ی کاری هستم، وقت نکردم قسمتِ سوم رو پست کنم ولی خب مطمئنا تا 2 الی 3 روزِ آینده منتشر می کنم. خوشحالم که اینقدر مخاطب جذبِ این سری نوشته ها شده.
باز هم به بزرگی خودتون بنده رو ببخشید که دیر شده.
ممنون 
⚫️ 21 فوریه، ساعت ۱۲:۳۰ شب :- پیش نمایش ۳۰ ثانیه‌ای از تایتل ترکِ ON در TikTok
⚫️ 21 فوریه، ساعت ۶:۳۰ صبح :- وی‌لایوِ ویژه‌یِ کامبک با آلبوم Map Of The Soul:7
⚫️ 21 فوریه ، ساعت ۱۲:۳۰ ظهر:- انتشارِ آلبوم Map Of The Soul:7 همراه با انتشارِ Kinetic Manifesto Film 
⚫️ 21 فوریه ، ساعت ۱۶:۳۰ بعد از ظهر:- مصاحبه‌ی زنده‌ی بی تی اس در برنامه‌ی The Today Show 
⚫️ 24 فوریه :- کنفرانس خبریِ آلبوم Map Of The Soul:7 در سئول 
⚫️ 25 فوریه ، ساعتِ ۸:۰۰ صبح:- پخش برنامه‌ی Tonight Show With Jimmy Fallon که از پیش ضبط شده
می گن شروعِ کار، سخت ترین قسمتِ کاره
 
اگه بخوایم پاهایی که سالها حرکت نکردن رو تکونشون بدیم؛ سخته
اگه بخوایم اضطراب بالا و پایین شدن زندگی رو ببینیم؛ سخته
اگه بخوایم دست روی دست هم بگذاریم؛ سخته 
و پذیرفتن راکد موندن سخت ترین کاره برای سلولهایی که در جنب و جوشن
 
خیلی ها تونستن برای هدفشون بجنگن
این زخم خوردن ها زیبا و مقدسه
پس...
 
به نام خدا
 
پیگیری رقص در مدرسه دخترانه
درست بعد از انتشارِ بالای پستِ مربوط به رقص دختران مدرسه ی دبیرستانی ، بالاخره نتیجه ی این پیگیری در فضای مجازی را دیدیم.
رئیس آموزش و پرورش آذربایجان غربی مجبور به پاسخگویی شد.
حالا مشاهده فرمودید چرا ما میگیم نشر حداکثری؟
شده از چشم کسی سست شود دستانت؟
یا که از دیدن او لزره بیفتد جانت؟
شده در شهر خودت مثل غریبی باشی!
به تمنّا برسد قسمتِ آبت ؟نانت؟
شده با درد شبی همدم گریه بشوی؟
یا که یک زخم قدیمی بکند گریانت؟
شده یک خاطره ات زخم جدایی باشد
که به ذهن آوری و رود شود چشمانت؟
روز و شب مُردم و در خاطره ها در حبسم!
شده یک خاطره عمری بشود زندانت!؟
پارمیدا مقیسه
ازینکه نمیدونم ته قضیه زندگی چی میشه تا یکم انگیزه بگیرم یا کلا ناامید شم ، اعصابم بهم میریزه
اینکه برای( هیچی ) تلاش میکنم ، مسخرست ، اینکه دیگه هیچ چیزی نمیتونه انرژی  و اُمید بهم بده
اینکه نمیدونم ... !
خیلی سخته کلا ، حس میکنم مزخرف ترین سالای زندگیم که بهترین سالای زندگیم قرار بود باشن گند شدن ، یا گند زده شد بهشون ، خیلی خستم ، دلم گرفته عمیقا ، از خودم و خدا و قسمت...!
اینکه کجای کارو اشتباه رفتم و قسمتم شده این...! دلم دیگه نمیخواد روز و ماه
قبل از پذیرفتن شکست، به این فکر کن که:
طبیعت، یه قاتل زنجیره ایه. رقیب نداره. خلاق تر از بقیه است. مثل تمام قاتلهای زنجیره ای، خیلی دوست داره که گیر بیفته. اگر افتخارِ این "قتلهای بی نقص" به تو نرسه، چه فایده ای داری؟ واسه چی به دنیا اومدی ؟به چه دردی میخوری؟
طبیعت خُرده نون جا میذاره.
قسمت سختش که به خاطرش این همه سال درس و کتاب میخونیم ، این همه پند و اندرز میشنویم،حساب میخونیم، این همه تحفیق میکنیم، دیدن این خُرده نون هاست. چون اینها سرِ نَخ
این جمعه هم گذشت، تو اما نیامدیپایانِ سبز قصه دنیا، نیامدیمانده ست دل اسیر هزاران سؤال تلخای پاسخ هر آنچه معمّا، نیامدیکِز کرده اند پنجره ها در غبار خویشای آفتاب روشنِ فردا، نیامدیافسرده دل به دامن تفتیده کویرای روح آسمانی دریا، نیامدیای حسّ پاکِ گم شده روح روزگارزیباترین بهانه دنیا نیامدیای از تبار آینه ها، ای حضورسبزای آخرین ذخیره طاها نیامدیاین جمعه هم گذشت و غزل ناتمام مانداین است قسمتِ دلِ من، تا نیامدی
امروز دلم تنگ استبرای روزهایی که نیامده‌اندو من هر روزبه خودم وعده دادمشانامروز دلم تنگ استتنگ تر از تُنگ ماهیکه هر چه می‌رودسر جای اول استامروز بیشتر از هر زماندلم تنگ است و زمانناجوانمرادنه تیغ می‌زندبر تُنگ تنهایی منامروز دلم تنگ است ...[یوسف رجبی]
❓آیا این درسته که میگن همسر هر کسی از قبل براش تعیین شده و ما توی این زمینه حق انتخاب نداریم؟
پاسخ 
➕ نه تنها در موردِ همسرگزینی، که در موردِ هر کاری حتی مثلا زیارت، این سوال مطرحه که آیا "قسمت" است یا "همت"؟!! مثلا در موردِ زیارت، همیشه بحث سرِ اینه که رفتن به زیارت، همتِ خودمه یا قسمتی است که از جانب خدا و اهلبیت نصیبِ من شده؟ 
تعبیر من اینه که تا "همتِ خودِ من" نباشه هیییچ قسمتی رقم نخواهد خورد. من بشینم توی خونه م و نرم ویزا و پاسپورت بگیرم و
خیلی دل می خواهد دل کندن از دنیا
خیلی دل می خواهد 
که داشته هایت برابر با نداشتن شود
خیلی دل می خواهد
دل دل نکنی برای وقتِ رسیدن به خواسته هایت
خیلی دل می خواهد که
نرسیدن ها حالِ دلت را دگرگون نکند
خیلی دل می خواهد که
ماندن و رفتن ها در تو اثر نکند
خیلی دل می خواهد که
صورتِ عزیزت را به خاک بزنند
و توببینی و از اعماقِ دلت
رهایش کنی و بروی
خیلی دل می خواهد که
حرف ها بشنوی از همه کس و
انگار نه انگار که چیزی شنیدی
خیلی دل می خواهد که
دنیا بی رنگ شود بر
تو حال و هوای اینروزای خودم بودم یهو چشمم خورد به  تاریخ گوشه  صفحه راست موبایل ، امروز یازدهمِ ...
امروز تولدشه ،تولد فرشته آسمونی من ،امروز میدونم  قلب مادرانه اش  دلتنگ اون چشمهای آبی میشه.  نمیدونم چکاری کنم که  دلتنگی امروز  اذیتش نکنه؟! 
+یادداشت شماره ۴۵
امروز هر چقدر بخندی و هر چقدر عاشق باشیاز محبت دنیا کم نمیشه پس بخند و عاشق باش…امروز هر چقدر دلها را شاد کنی، کسی به تو خرده نمی‌گیره پس شادی بخش باش…امروز هر چقدر نفس بکشی، جهان با مشکل کمبود اکسیژن رو به رو نمیشه.پس از اعماق وجودت نفس بکش…امروز هر چقدر آرزو کنی، چشمه‌ی آرزوهات خشک نمیشه پس آرزو کن…امروز هر چقدر خدا را صدا کنی خدا خسته نمیشهپس صدایش کن…او منتظر توستمنتظر آرزوهایت،خنده‌هایت،گریه‌هایتستاره شمردن‌هایت…و…عاشق بودن
طیّ معجزاتی، زنده رفتیم و زنده ماندیم و زنده‌ شدیم و زنده برگشتیم. این قلبِ نجسِ قلیل را به بحرِ حسینی متصل کردیم و طهارت جُستیم.
حرف‌های زیادی برای نوشتن در ذهنم هوار می‌کشند، اما همچنان باید منتظر باشم خستگیِ راه در ذهنم تسکین پیدا کند و خاک‌های این ظرفِ گل آلود ته نشین شوند.
باید تشکر کنم از شُما، از آدم‌های با فرهنگِ دهکدۀ بلاگ که اگر نبودند شکّ می‌کردم که هنوز هم آدم‌های خوب در جهان هستند یا نه! این قدر که در سفرِ أربعین، آدمِ بیشعور
نفر سوم از سمت راست، مرحوم #حامد_هاکان
 
امروز به #حامد_هاکان فکر می کردم. به این که فوت کرد و فراموش شد!هیچکس آیا #هاکان گوش می دهد؟! من طرفدار محسن چاوشی ام ولی به #هاکان خیانت کرده ام! همیشه وقتی که آهنگ هایی که با محسن چاوشی خوانده را گوش می کردم، منتظر بودم خوانِشِ #هاکان تمام شود تا چاوشی بخواند..اگر من در زندگی ام چاوشی نشوم و بشوم #هاکان، آیا فراموش می شوم؟! این ترس چنان خوره به جانم چسبیده..مگر ما آدم های معمولی چه گناهی کرده ایم که در زمان
نفر سوم از سمت راست، مرحوم #حامد_هاکان
 
امروز به #حامد_هاکان فکر می کردم. به این که فوت کرد و فراموش شد!هیچکس آیا #هاکان گوش می دهد؟! من طرفدار محسن چاوشی ام ولی به #هاکان خیانت کرده ام! همیشه وقتی که آهنگ هایی که با محسن چاوشی خوانده را گوش می کردم، منتظر بودم خوانِشِ #هاکان تمام شود تا چاوشی بخواند..اگر من در زندگی ام چاوشی نشوم و بشوم #هاکان، آیا فراموش می شوم؟! این ترس چنان خوره به جانم چسبیده..مگر ما آدم های معمولی چه گناهی کرده ایم که در زمان
امروز پیشرفت خواهد کرد زیرا امروز روز رسیدن به کمال است برای چنین روزی خدا را شکر می‌کنم امروز روز معجزه های پشت سر هم برای خود خواهند آمد و عجایب لحظه‌ای باز نمی ایستد 
این جملات را در اول صبح بگویید تا زندگی را فرا بخوانید
بازی امروز پرسپولیس ساعت چنده از سایت ایندکس وار دریافت کنید.
بازی پرسپولیس امروز ساعت چنده
دار پرونده برچسب ورزش پرسپولیس امروز زمان چنده صفحه 2 مدت ورزش پرسپولیس و پارس جنوبی جم سر مهم‌ترین ورزش امروز پرسپولیس سر باشگاه آزادی با . فوتبال بزرگ هفته بیست و دوم پیکان 0 2 پرسپولیس پرسپولیس الاهلی عربستان سه شنبه 20 فروردین ساعت 20 00 آدینه 23 فروردین ساعت.
ادامه مطلب
امروز به زور پاشدم و به زورتر رفتم سراغ کار! اما قراره از فردا ۸ صبح پاشم انشاا... . بدون مقاومت و اینا ، یه چند روز زور بزنم زود پاشم دیگه اوکی میشه. اون سه تا کلمه رو! زود روز زود. دیگه اینکهههه امروز کیک پختم خوشمزه بود نسبتا فقط چند تا مشکل داشت. دلم دفعه دیگه کیک داغ میخواد فقط .خب همینا فعلا.
یک ماه پیش بود، استادمان دربارۀ میرزای قُمّی بهمان گفت که آدم خیلی بزرگواری است و در قبرستان شیخان قُم خاک شده. می‌گفت اگر مشکلی داشتید بروید پیش‌اش و نذر کنید تا برایتان دعا کند، چون مستجاب الدعوه است.
ما هم اتفاقی فردایِ آن روز با خانوم تصمیم گرفتیم حرم برویم که باز هم اتفاقی به جایِ این که از طرفِ مسجد اعظم بیاییم از طرفِ قبرستان شیخان آمدیم.
کنارِ قبر میرزای قُمّی رفتیم و به خانم گفتم استادم گفته که شخصیت بزرگواری است و اگر حاجتی بخواهی
 به خودت بگو:
فقط برای امروز، افکارم را بر روی بهبودیم متمرکز خواهم کرد ،زندگی می‌کنم و بدون مصرف هیچ گونه ماده مخدّری روز خوبی خواهم داشت.
فقط برای امروز، به کسی در معتادان گمنام اعتماد خواهم کرد، کسی که مرا باور کند و می‌خواهد در بهبودیم به من کمک کند.
فقط برای امروز، برنامه‌‌‌‌ای خواهم داشت و سعی خواهم کرد آنرا به بهترین شکل ممکن انجام دهم.
فقط برای امروز، به کمک NA سعی خواهم کرد از زاویه بهتری به زندگیم نگاه کنم.
فقط برای امروز, ترسی نخو
فکر کنم امروز دستگاه قلبم اندازه کل این 9 سالی که دارمشون( 7 سال اولی و دو سال دومی) پالس داده... امروز خودشو کشت از بس ویبره رفت و پالس داد و قلب منو متشنج کرد! :|
+ گاهی دوسش دارم گاهی ندارم. امروز دوسش نداشتم. دوست داشتم با کارور تو دستم بندازم زیر پوستم درش بیارم..  
دیروز تولدِ قمری‌م بود ... یکمِ شعبان :))
می‌خواستم یه پست راجع به تولدم بذارم که دیگه نذاشتم :))
دیروز تا عصر به بطالت گذاشت متاسفانه ولی بعد پا شدم برا خودم کاپ کیک پختم؛ بدترین کاپ کیکِ تاریخ رو پختم ولی مهم نبود واسم؛ چون قرار نبود به این دلیل تولدم مبارک نباشه!
یه شمع گذاشتم روی کیک و روشنش کردم، مامان و علی اومدن و گفتن: آرزو کن؛ آرزو کردم و شمع رو فوت کردم و بعد اونا کُلی واسم دست زدن :))
من همیشه سعی می‌کنم روزِ تولدم به مفیدترین و شادتری
نمیدونم چرا امروز درست تا همین چند دقیقه پیش فک میکردم امروز سه شنبه است  درسته که روز ها و هفته ها و ماه هام مثل هم میگذرند اما حداقل همیشه میدونستم چند شنبه  است اما امروز روز ما گم کردم مثل تمام چیزهای دیگه ای که تو زندگیم گم کردم این اتفاق ساده مضحک نگرانم میکنه شاید خنده دار باشه اما نیست
دیروز تولدِ قمری‌م بود ... یکمِ شعبان :))
می‌خواستم یه پست راجع به تولدم بذارم که دیگه نذاشتم :))

دیروز تا عصر به بطالت گذاشت متاسفانه ولی بعد پا شدم برا خودم کاپ کیک پختم؛ بدترین کاپ کیکِ تاریخ رو پختم ولی مهم نبود واسم؛ چون قرار نبود به این دلیل تولدم مبارک نباشه!
یه شمع گذاشتم روی کیک و روشنش کردم، مامان و علی اومدن و گفتن: آرزو کن، آرزو کردم و شمع رو فوت کردم و بعد اونا کُلی واسم دست زدن :))

من همیشه سعی می‌کنم روزِ تولدم به مفیدترین و شا
فردا شنبه‌ست.
امیدوارم شنبه‌ی خوبی باشه خدایی. خسته شدم. امیدوارم مدیرعامل جلسه نباشه، مدیر منابع انسانی هم جلسه نباشه، و تکلیفم مشخص شه و با برنامه برگردم خونه. و شایدم مستقیم برم و دفترچه‌مو پُر کنم و پست کنم و بعد برگردم خونه.
دوس دارم برجِ 11 اعزام میشدم، ولی نمیشه. فقط برجای زوج اعزام هست. برج 10 یه کم زوده و برج 12 یه کم دیره حس میکنم. البته اگر که فردا اوکی بشه. اگه همه مسئولاش حاضر باشن باید اوکی شه. ولی دو بارِ قبلی که رفتم اینطور نبوده.
فردا دیر است ...امروزت را همین امروز ، زندگی کن !
همین امروز لذتش را ببر ،
و همین امروز برای آرزوهایت تلاش کن ...
حسرت ، یعنی در گذشته جا مانده ای ،
و نگرانی یعنی ، اسیرِ آینده ای شده ای که هنوز نرسیده و اتفاقاتی که هنوز نیفتاده !
آینده ای که شاید نرسد
و اتفاقاتی که شاید نیفتد !
بیخیالِ چیزهایی که نبودنشان کیفیتِ بودنت را کم می کند
آرامش و لبخند را در آغوش بگیر و امروز را همان جوری که دوست داری زندگی کن ...
معلم‌بودن چیز ترسناکی‌ست. منظورم این نیست که من حالا یک معلم واقعی تمام‌وقت هستم یا هر چه. منظورم آن جایگاهِ والایی‌ست که وقتی پشت میز می‌نشینی برایت قائل می‌شوند. من تا دیروز دانش‌آموز آن مدرسه بودم. کاش معلم ادبیاتی، چیزی می‌شدم. معلمی که یک‌علم را منتقل می‌کند و می‌تواند بداخلاق و کسل‌کننده و مفرت‌انگیز و احمق باشد. تسهیلگرِ زنگ‌پژوهش بودن، واقعاً من را می‌ترساند. درست است که دلم غنج می‌رود وقتی جایی، می‌گویم 《 بچه‌هام》 و وق
اِمروز کلاس داشتیم .. صُبح یکم زودتر بلند شُدم. رفتم پیشخوان، قسمتِ پُست. 3تا چیزِ کوچیک واست پُست کردم .. فکر کنم 9 تومَنی شُد .. بعد رفتم کلاس. مستطیل هایِ زوجِ مکمل . سخت بود اما تقریبا تونستم .. یه دختره تو کلاسمون هس استاد میگفت حس میکنم یکم شبیهین . من یکم بهم برخورد رو خودم نیاوردم . چون حس کردم من از اون خوشگلترم :| آیا من خودشیفته ام ؟ :))
موقع برگشت مقوایِ آبرنگ خریدم اما مطمئن نیستم چیزی که میخواستم و بهم داد یا نَ ! نت بازی اش گرفته 2-3 روزه و ه
شاخص کل بورس تهران امروز با رشد 6141 واحدی در رقم 308314 واحد به کار خود پایان داد. از نکات مثبت بازار امروز رشد شاخص هموزن بود. نمادهای پارس، فولاد و رمپنا بیشترین تاثیر مثبت را بر رشد شاخص کل داشتند.  ارزش معاملات خرد در بورس تهران امروز معادل 1550 میلیارد تومان به ثبت رسید. از نکات مثبت امروز ورود پول حقیقی به بازار بود! 
امروز آخرین امتحانم دادیم^^
ممممدررررسسسسمون تموم شد
خوب یکمی جو امروز بد بود چون احتمالا دوستامونو نمیبینیم
ولى توراھ برگشت با دوستم آیس پک خوردیم
خیلى خوش گذشت جاتون خالى^~^
اولین بار بود9صبح آیس پک میخوردم .تمام گلوم یخ زد
بالاخره تابستون شششششششششد

*امروز فک کردم دیدم3سال دیگه کنکور دارم @~@استرس گرفتم
**بگین تو وبم چی بزارم خوبه^^
***لبخند یادتون نرھ=)))
این حالتِ زندگی دوره‌ای با کاراکتر های یه داستان ایده آلِ منه. الان زندگی‌م داره با آیدین می‌گذره و امیدوارم همواره بعد از این یه کاراکتری من رو همراهی کنه.
 
+ دلم برای پیاده روی از درِ داروسازی تو 16 آذر تا خود ستارخان تنگ شده. در حالی که آرمان سلطان زاده تو گوشم راسکُلنیکُف راسکُلنیکُف می‌کرد.
++ دلم برای آرامش اون روزا تنگ شده. دلم برای همه‌‌ی چیزهایی که از دست داده‌م میسوزه. دلم برای همه‌ی آرامش هایی که تجربه کردم می‌گیره. امروز رقیقم
خب، بعنوان اولین پست، در مورد عنوانی که برای وبلاگ درنظر گرفتم توضیح بدم. Clavicula Nox، ی عبارتِ لاتینه که ترجمۀ تحت اللفظیش میشه "Key of Night"، و بطور کل ی نماد و سمبول اسرارآمیزه که ظاهراً از دو جزء اصلی تشکیل شده؛ دایره و نیزۀ سه شاخه.
هر کدوم از این دو جزء، مفاهیم و تفسیرهای مختلفی دارن، اما اونچیزی که عموماً درموردشون گفته شده اینه که دایره، خودش نماد تمامیت، موجودیت، درک و تفکر، تحرک و تغییرپذیری، روشنایی و همینطور اون سطح از آگاهی که همین
خب، بعنوان اولین پست، در مورد عنوانی که برای وبلاگ درنظر گرفتم توضیح بدم. Clavicula Nox، ی عبارتِ لاتینه که ترجمۀ تحت اللفظیش میشه "Key of Night"، و بطور کل ی نماد و سمبول اسرارآمیزه که ظاهراً از دو جزء اصلی تشکیل شده؛ دایره و نیزۀ سه شاخه.
هر کدوم از این دو جزء، مفاهیم و تفسیرهای مختلفی دارن، اما اونچیزی که عموماً درموردشون گفته شده اینه که دایره، خودش نماد تمامیت، موجودیت، درک و تفکر، تحرک و تغییرپذیری، روشنایی و همینطور اون سطح از آگاهی که همین
خب، بعنوان اولین پست، در مورد عنوانی که برای وبلاگ درنظر گرفتم توضیح بدم. Clavicula Nox، ی عبارتِ لاتینه که ترجمۀ تحت الفظیش میشه "Key of Night"، و بطور کل ی نماد و سمبول اسرارآمیزه که ظاهراً از دو جزء اصلی تشکیل شده؛ دایره و نیزۀ سه شاخه.
هر کدوم از این دو جزء، مفاهیم و تفسیرهای مختلفی دارن، اما اونچیزی که عموماً درموردشون گفته شده اینه که دایره، خودش نماد تمامیت، موجودیت، درک و تفکر، تحرک و تغییرپذیری، روشنایی و همینطور اون سطح از آگاهی که همین ا
خب، بعنوان اولین پست، در مورد عنوانی که برای وبلاگ درنظر گرفتم توضیح بدم. Clavicula Nox، ی عبارتِ لاتینه که ترجمۀ تحت الفظیش میشه "Key of Night"، و بطور کل ی نماد و سمبول اسرارآمیزه که ظاهراً از دو جزء اصلی تشکیل شده؛ دایره و نیزۀ سه شاخه.
هر کدوم از این دو جزء، مفاهیم و تفسیرهای مختلفی دارن، اما اونچیزی که عموماً درموردشون گفته شده اینه که دایره، خودش نماد تمامیت، موجودیت، درک و تفکر، تحرک و تغییرپذیری، روشنایی و همینطور اون سطح از آگاهی که همین ا
توی این روزهای آلوده دلم گرفته بوده...
امروز دو تا کتاب خریدم. از یکی شون ۵۰ صفحه خوندم و مشتاقم بقیه اش رو بخونم...
دلم تنگه... دلم تنگه ولی چه میشه کرد؟
امروز توی شهر کتاب ف رو دیدم... باهاش قرار گذاشتم برای فردا
دلتنگ و خسته ام... 
امروز یه داستان کوتاه دیگه نوشتم...
باید بیشتر بخونم،بیشتر بنویسم....
نفس من گره خورده به یک تب تند تو ...
امروز، دست خودم را گرفتم، رفتیم به یک کافه ی قشنگ، یک میز، زیر شاخه های درختی فوق العاده انتخاب کردم، نشستم و ساعت ها غرق خواندن کتاب شدم، امروز خودم را به یک روز خاص دعوت کردم، به یک روز متفاوت! روزی که در آن، خودم در کنار خودم، بخاطر خودم و برای خودم زندگی میکنم! امروز خودم را به بستنی مورد علاقه ام دعوت کردم، برای خودم شاخه گلی خریدم و آن را به دختر بچه ی زیبایی که لبخند شیرینی بر لب داشت هدیه دادم، امروز در کنار خودم خوشحال بودم و زندگی را ب
گاهی اینقدر حواسمون به فاصله های دور و آینده هستش
گاهی اینقدر داریم تلاش می کنیم که بعضی اتفاقای زندگی رو  حذف کنیم 
که یادمون میره همین نزدیکی های خودمون، همین امروز رو ببینیم،
غافل میشیم از اینکه همین امروز، می تونیم فردا رو بسازیم
من عاشق امروزم 
عاشق لحظه به لحظه اش؛ ثانیه به ثانیه اش
حتی اگر مناسبتای ناراحت کننده بیفته امروز ، به همون اندازه مناسبتهای قشنگم داشته.
امروز برای من سال تموم میشه، سال جدیدم آغاز میشه ته دلم امید دارم امسالم پر روشنیه پر مهر و قشنگی پر سبزی و نور
خلاصه که همه درگیرن و یادشون نیس امروز منو 
پس تولدم مبارک خودم.
 
 
 
Sirvan Khosravi - Emrooz Mikham Behet Begam Live
دانلود ویدئو با کیفیت 1080
دانلود ویدئو با کیفیت 720
دانلود ویدئو با کیفیت 480
دانلود موزیک با کیفیت 320
متن آهنگ امروز میخوام بهت بگم سیروان خسروی
اگه هنوز به یاد تو ، چشمامو رو هم می ذارم
اگه تو حسرتت هنوز ، هزار و یک غصه دارم
اگه شب ها به عشق تو ، پلک روی پلک نمی ذارم
می خوام تو اینو بدونی ، من راه برگشت ندارم
امروز می خوام بهت بگم ، کسی نمی رسه به پات
امروز می خوام بهت بگم ، هیشکی نیومده به جات
امروز می خوام بهت بگم ، کس
امروز را به خاطر میسپارم برای اینکه به یاد داشته باشم هر عملی عکس العملی دارد و هر تصمیمی نتیجه ای برای اینکه تصمیماتم را عاقلانه تر بگیرم و برای اینکه تا مطمئن نشده ام پا به عرصه عمل نگذارم این یادداشت (و نصیحت به خودم) از امروز به یادگار بماند و تجربه ای باشد برای آینده
اعععععع 40 روز گذشتاااا
41 روزمهههههههههههه
مبارکم باشههههههههههههههههههههههه
 
یه چیزه دیگه
امروز داشتم با دوستم حرف میزدم بعد یهو گفت امروز چرا نیومدی مدرسه امتحان بدی(در صورتی که امروز امتحانمون کنسل بود)
منم گفتم مگه کنسل نشده بود گفتش نه امروز امتحان دادییم
ولی با یه ساعت تاخیر
بعد من شرو کردم به فوش دادن به خودمو معاونمونو ناظممم
بعد گفتش وللش کن حالا خودت چطوریو اینا
همینجوری داشتیم میحرفیدیم یهو گفت ایسگات کردم*-*
منم یه کلمه ی گوهر
از خود ضعیف ام بدم میاد ..از خودم که رفتم و نتونستم ..از خودم که برگه ها گرفتم و از ساختمان زدم بیرون ..از خودم متنفرم ...چرا من قوی نمیشم ...
چرا یاد نمیگیرم رها کنم ..من داد میزنم ..میگم میرم اما پایم لنگ میزند ...
من امروز تا کجا رفتم ...من امروز چی ها دیدم ..خدایا این قلب من قاعدتادباید از کار بیافتد ..بیا و تو تمامش ..
سه روز است که نشستم تو خانه ..گریه می کنم ..و امروز بازهم نتونستم ..
خدایا نزار تو را هم از دست بدهم 
امروز از حدود ۷ونیم بیدارم و صبح جمعه رو با خوردن کیک یخچالی که دیشب درست کردیم با دخترها آغاز کردیم.دیروز و پریروز خونه مامانم بودن و امروز انگار دلشون واسه وسایل و اتاقشون تنگ شده والبته برای کل کل و دعوا با همدیگه و گیس و گیس کشی
یه لیست بلند بالا نوشتم از کارهایی که امروز باید انجام بشه.در اثر تنبلی و گشت و گذارهای روزهای قبل یه خونه بهم ریخته و کثیف مونده رو دستم.امروز آخرین روزیه که میم رفته سرکار.فردا صبح انشاءالله بستری میشه بیمارستان
هر چی دیروز حسش نبود امروز کلی کار کردم !!ولی بازم حسش نبود :)(
من نمی فهمم چرا آخر تابستون و اوایل  پاییز میشه مثل مورچه ها باید ذخیره کنیم 
چند روز پیش مامان سبزی قورمه گرفت (قبل از اینکه کربلا برم )
بعد لوبیا سبز ..
امروز هم وسایل ترشی گرفته (الان من بین گل کلم ها نشستم و این پست رو می نویسم )
+از بوی کرفس بدم میاد
++امروز کوه جا به جا کردم پووووف
من اصن غرغر نکردم
حالتون چطوره خوبین ؟:)
هر گرم طلا ۱۸ عیار امروز در حالی معامله شد که با کاهش ۰.۴۸ درصدی به ۴۳۵,۶۰۰ چهارصد و سی و پنج هزار و ششصد تومان رسید.
به گزارش دنیای اقتصاد، بازار طلای ایران امروز هم در حالی فعالیت خود را آغاز کرد که شاهد افت قیمت ها به مانند روز پیش بود.
ادامه مطلب
یا حییب من لا حبیب له
_ خاله! من امروز ازتون دلخور شدم، می خواستم باهاتون قهر کنم!!!
_ با من؟ چراااااا؟ مگه چی کار کردم؟
_ آره. امروز ازتون خیلی ناراحت شدم، چون نیومدین پیش من!
_ خاله من که خودم تصمیم نمی گیرم‌ کجا برم! خاله میم باید بگه این زنگ برو پیش فلانی، فلان درس رو باهاش کار کن!
_اما من دوست داشتم شما بیاید پیش من...
 
وی، در خیال خام بود که امروز محدثه رو‌ ندیدم و اونم هیچی نگفت، خدا رو شکر کرده بود که حواسش بهم نبود :||||
نگذاشت یک روز حداقل با ا
امروز پیشرفت خواهد کرد زیرا امروز روز رسیدن به کمال است برای چنین روزی خدا را شکر می‌کنم امروز روز معجزه های پشت سر هم برای خود خواهند آمد و عجایب لحظه‌ای باز نمی ایستد 
این جملات را در اول صبح بگویید تا زندگی را فرا بخوانید
امروز ششمین روز خدمتته. ساعت پنج بهم زنگ زدی. گفتی با چه سختی ایی بیسکویت میخورین زیر پتو :-))) هوا اونجا طوفانی بود و نم نم بارونی می اومد. گفتی اسممو نیاری حالا تلفن هم شنود داره :-))) آخه چقد طفلکی هستین شما پسرا با این ماجرای سربازیتون آخه.این دفه شد پنج دقیقه و بیست و شش ثانیه. در حالی که انتظار نداشتم امروز زنگ بزنی و فکر کردم حتمن امروز به خانوادت زنگ میزنی، غافل گیرم کردی و با شنیدن خاطرات بامزت کلی خندیدم :-D مهربونترینم. دوستت دارم....
امروز مثل چی به خاطر دیروز پشیمون بودم... از خدا شرمندم....دیروز با وجود اینکه حضورش رو توی تک تک لحظاتم احساس کردم اما وقتی رسیدم خوابگاه کارهایی کردم که اصلا دلم نمیخواد به یاد بیارم.
امروز هم دیر رسیدم سر کلاس و بچه ها در پیرامون ازدواج مدرن و سنتی مباحثه داشتن
من به هیچکدوم از این دو شیوه اعتقادی ندارم بلکه شیوه ی خودم رو برای زمانی که احیانا خواستم ازدواج کنم می پسندم اونم تلفیقی از این دوتاست یه ازدواج عاقلانه بعدا عاشقانه
امروز کلا عمو
من هر صبح که از خواب پا میشم به اولین چیزی فکر میکنم اینه که امروز هم بیاد و بره و تموم شه و من تو رو نبینم و این اتفاق هم میفته  ولی برای من هیچوقت امروز تموم نمیشه چون هر صبح که از خواب پا میشم به اولین چیزی فکر میکنم اینه که ...
اپیزود اول: سختترین قسمتِ کراش زدن رویِ یه دوست چیه؟ اینکه نمی‌تونی بهش بگی و می‌ترسی دوستی‌تون بهم بخوره؟ اینکه نمی‌دونی خودتو ترجیح بدی یا دوستی‌تونو؟ هرچی هست من تو این سختترین قسمتش گیر افتادم.
اپیزود دوم: امشب با گیانک و فاطمه رفتیم بیرون. گیانکو اگه بخوام توصیف کنم فقط می‌تونم بگم beautiful mind. چونکه ذهنش اونقدر قشنگه که کاش می‌تونستم ذهنشو ببوسم و بردارمش برایِ خودم. دوست داشتنی یا هرچی. قشنگ‌ترین بودنو داره معنی می‌کنه برام.
اپیزو
من دیشب خیلی دیر خوابیدم و ساعت رو برای ۷ کوک کردم و گفتم خدا کنه بیدار شم. الان ساعت ۶ هست و من بیدارم. میدونم امروز قراره خیلی سخت بگذره، اعصابم خرد شه، تمام کمبودها و کم‌کاری‌ها با هزاربرابر بزرگ‌نمایی به چشمم بیاد و درمقابل تمام اینا باید صبر کنم و خودم همه چیو درست کنم. قراره حرف بشنوم و رو بزنم و دلم برای خونه تنگ شه. امروز از اون روزایی هست که هزار دفعه آرزو میکنم کاش خونه بودم، کاش خواب بودم و کاش امروز زودتر تموم شه. امروز قراره جور خی
یک بار برای همیشه تمام روش های کسب درآمد از اینترنت رو یاد بگیر و از امروز کارتو شروع کن.شاید اگه 10 سال پیش به کسی میگفتی من میخوام از اینترنت پول در بیارم بهت میخندید اما امروز اوضاع فرق کرده! خیلیا امروز دارن با یک لپ تاپ و یک خط اینترنت ماهانه درآمدهای چند ده میلیونی میسازن!
ادامه مطلب
تا به خودم میام می‌بینم این پی‌ام‌اس پایم را جایی بند کرده.
امروز در خانه‌ی احزان سرزمین. امروز سرزمین و نگرانی‌هایش خوراک روح رنجور من شده‌است امروز دردمند حال غریب وطن و مردم این سرزمینم.
مذهب شیعه تلاش دارد اما اسلام را جهانی و دولت‌ها را اسلامی کند و قرون وسطای تاریکی در انتظار سرزمین‌ها خواهد بود. نگرانم برای آیندگان، دردمند برای مردمِ اکنونِ تحت فرمانروایی اینان.
کاش کاری بکنم و نجاتی دهم.
[دنیا محل آسایش نیست و نمیشود به طور کامل به آسایش کامل رسید ولی باید به حدّ اعلای آرامش برسیم و این امکان دارد. آسایشِ زیاد عقل انسان را زایل میکند و آرامشِ زیاد موجب رشد انسان میشود. آدم های راحت طلب بخاطر آسایش حاضرند آرامشِ خود را از دست بدهند و آدم های عاقل و عاشق حاضرند برای رسیدن به آرامش،آسایش خود را از دست بدهند.] ______ اگه میشد میرفتم قسمتِ دوپهلو حرف زدنِ مغز بعضیها رو دست کاری میکردم و هرچی سیم تو اون قسمت هست رو قطع میکردم! _______ امروز
[دنیا محل آسایش نیست و نمیشود به طور کامل به آسایش کامل رسید ولی باید به حدّ اعلای آرامش برسیم و این امکان دارد. آسایشِ زیاد عقل انسان را زایل میکند و آرامشِ زیاد موجب رشد انسان میشود. آدم های راحت طلب بخاطر آسایش حاضرند آرامشِ خود را از دست بدهند و آدم های عاقل و عاشق حاضرند برای رسیدن به آرامش،آسایش خود را از دست بدهند.] ______ اگه میشد میرفتم قسمتِ دوپهلو حرف زدنِ مغز بعضیها رو دست کاری میکردم و هرچی سیم تو اون قسمت هست رو قطع میکردم! _______ امروز
زمانی که فرانسه در جنگ جهانی دوم توسط آلمان نازی اشغال شد، فرانسه پایتخت خود را الجزایر که یکی از مستعمراتش بوده قرار می‌دهد و ژنرال پیروتن با آزاد سازی فرحت حسین و قول دادنِ ژنرال دوگول مبنی بر این که کشته شدگان الجزایری را به عنوان شهروند فرانسه بپذیرد 87 هزار الجزایری برای فرانسه در جنگ جهانی دوم می‌جنگند و از این تعداد 48 هزار نفر در راهِ فرانسه کشته می‌شوند.
پس از آن در 8 می 1945 مردمِ الجزایر به خاطر پیروزی و بازپس گیری فرانسه جشنی می‌گی
مدارس نوکنده امروز تعطیل شد
اخبار مجله زیبا - به نقل از روابط عمومی آموزش و پرورش گلستان به اطلاع فرهنگیان فرهیخته و دانش آموزان عزیز می‌رساند، تمام مدارس شهر نوکنده در همه مقاطع و فقط در نوبت صبح، امروز ۱۲ آبان ماه ۹۸ به دلیل آب گرفتگی تعطیل اعلام شد - بارش باران در گلستان از دیشب آغاز شده است
منبع:باشگاه خبرنگاران جوان
کی میدونه آدما باید چند بار دلتنگ یه چیز بشن تا فراموش کنن؟
به اندازه کلِ دونه های اناری که جلوم بود غصه خوردم ، و چقدر بد شد امروز که اینجوری تموم شد...!
از شنبه منتظرِ امروز بودم ، ولی بدترین روزِ هفته شد...!و کاش یکم شرایط فرق داشت...! یکم...!
کاش میشد امروز مشهد بودم..
نفس که میکشم الان حس نفوذ هوای صبحایی دارم که از ایستگاه راه آهن به سمت حرمت تو ریه هام پخش میشد
اونجا وارد خیابان امام رضا میشم و تمام مسیر چشم میدوزم به حرمت..
انقدر هم هولم که از ذوق دوسه باره بهت سلام میکنم و دوباره و دوباره..
امروز رو اگر میشد مشهد بود،
لباس تیره میپوشیدمو
باز تنهایی میومدم حرمت..
از باب الجوادت میومدم..
سلام میکردم همونجا مینشستم..
یه گوشه کنار یکی از ستون های باب الجوادت..
بهت تسلیت میگفتم..
باهات
امروز برای بار سوم توی زندگی‌م دل‌م می‌خواست تا روز آخر دنیا توی یه لحظه‌ی خاص بمونم. ولی نیمکتی که روش نشسته‌بودم، پشتی نداشت و کمرم درد گرفت و پشیمون شدم.
با این حال خواستم از این تریبون تا روز آخر دنیا به خاطر امروز ازت ممنون باشم.
 
امروز بیست و چهارم اسفند 1398 ساعت 3:33 بعد از ظهر
امروز صبح مثل اکثر روزای عادی از خواب بیدار شدم تا بیام سرکار.همه چیز طبق روال همیشگی پیش رفت با این تفاوت که امروز موقع استراحت باید میرفتم از بیرون غذا میخریدم...
بعد از اینکه غذا رو خوردم یه نگاه به ساعت گوشیم انداختم و دیدم حدود 10 دقیقه دیگه زمان دارم...
ادامه مطلب
دیروز دوا دادی، امروز بلا دادیامروز بلا را با صد نور و نوا دادی
امروز شعف خوش‌تر از شادی بیهودهگفتی که به تحویلی، امروز صفا دادی
امروز شهان خوش‌تر در خرقه‌ی درویشانبنشسته چو بی‌خویشان آن جام خفا دادی
آن خرقه‌ی آتش بود بر دوش خدامردانزان شعله‌ی خودگردان یک بوسه به ما دادی
خون‌دیده شد این چشمان در چشمه‌ی بی‌خشمانآن جور و جفا بردی این وصل و وفا دادی
در راه به ما گفتی بر وصل میندیشیدبر هیچ میاویزید، شاید که هجا دادی
تا هیچ شد این عاشق عمری
بعد از این همه وقت بی خبری
بعد از این همه وقت بی اعتنایی
بعد از این همه وقت حواس پرتی
بعد از این همه اظهار علاقه‌های یک طرفه
امروز صبح گفت: نمی‌خوام باهات حرف بزنم، حداقل برای یک هفته!
اونوقت یهو دیدم که نمی‌تونم، بهش پیام دادم: می‌شه امروز ببینمت؟ بهت احتیاج دارم.
+ همچنان در دو راهی ِ عروسی رو برم؟ نرم؟
امروز چقدر هوا خوبه امروز چقدر من خوش حالم امروز چقدر زیبا میبینم و چقدر خوشتیپم توی این پیرهن آبی
امروز چقدر راحت از چشمای دخترا به دلشون مهمون میشم
امروز چقدر حال دلم سنگی و آبشاریه و چقدر جادوی عجیبی اطرافم داره
امروز چقدر عاشق هست و چقدر بعد از ظهر مثل بهشت آبیه
امروز همه میخندن و همه میمیرن واسه دیدن هم
امروز کارمو میکنم و چقدر باهاش حال میکنم 
امروز پاهامو میذارم توی آب و چقدر غزل توی سرمه
امروز چقدر خوبه ولی باید گذاشتشو رفت چون اومد
والتر بنیامین، ترجمۀ حسام حسین‌زاده
 
واگن فضیلت (به یاد 5 اکتبر 1922) [اثر پاول کله[1]]
هشدار
در جایی که برای گردش‌های روزمره مشهور بود، نه‌چندان دور از [شهر] چینگ‌دائو[2]، قسمتی صخره‌ای وجود داشت که به‌عنوان مکانی رمانتیک شناخته شده بود و دیوارهای سنگیِ پُرشیبیش تا اعماق زمین فرو می‌رفت. این دیوارهای سنگی میعادگاه بسیاری از مردان عاشق‌پیشه در طول دورۀ سرخوشی بود و پس از اینکه هرکدامشان دست در دست دختر [محبوبشان] منظره را ستایش می‌کردند، ب
امروز سعی کردم اعتیادم به گوشی را کنترل کنم.
و یاد گرفتم المان ماتریسی QED را حساب کنم... دست و پا شکسته، اما یاد گرفتم. ساعت 4 و 22 دقیقه صبح است. می‌دانم امروز کار زیادی نکردم و بیش‌تر توی تختم بودم. می‌دانم خواندن 15 صفحه ذرات برای یک روز خیلی کم است. خوش‌حالم که یاد گرفتم، ولی احساس می‌کنم خیلی کم است و خوش‌حالی‌ام احمقانه است. خیلی کم است... فصل 7 ام هنوز. باید تا 11 بخوابم. بعدش هم تمام آن مقاله‌ها و محاسباتشان. وای بر من که این‌قدر تنبلم. 
 
به
امروز یه آزمون دادیم دو سه نفر به خانواده مون اضافه شد :/
شما فرض کن عربیش خاکبازان، دینی ش دلشاد و همه معلم های غول -________-
هیچ وقت فکر نمیکردم عمومیام ازاختصاصیام بیشتر باشه
جمع درصد های 9 تا درسم شد 244 -_________________________________-
فردا هم گزینه 2 :/
هفته بعد سنجش -_-
اه
یک سال و ده ماه گذشته امروز برای اولین بار دلم آروم گرفت انگار باید امروز آسانسور من رو یک طبقه دیگه پیاده میکرد باید امروز من بین طبقات گم میشدم تا به تو میرسیدم که مثل همیشه مثل این چندسال بایستی و نگاه کنی و دنبال چیزی باشی که دیگه نیست و من برسم نگاهت کنم و از هر دهگذر دیگری بی اعتناتر رد شوم و بعد بعد بعدش دلم‌آروم بگیره این بهای تمام رفتن هاست حالا تو رفتن من را نگاه کن.
شاخص کل بورس تهران امروز با افت 6319 واحدی در رقم 319817 واحد به کار خود پایان داد. این افت شاخص در حالی امروز رقم خورد که بازگشایی شپنا  پس از افزایش سرمایه، 762  واحد تاثیر مثبت بر شاخص کل گذاشته است! ارزش معاملات خرد بورس ‌تهران امروز معادل 1193 میلیارد تومان به ثبت رسید. خالص تغییر مالکیت بورس تهران: 88 میلیارد تومان حقیقی به حقوقی
از خیلی وقت پیش در نظر مبااارکم بود که یه کتاب بنویسم...
به کتاب مجموعه داستان کوتاه...
خب ...تابستون نوشتنش تموم شد...
اما کسی دوستش نداشت اون موقع...الانم برای کتاب شدن دوست نداشتنی هستن!
ینی به کلی استادمون یه خط قرمز کشید روش فرستاد اومد اینور...
من اینطوری فکر کردم البته...
گفت هنوز وقتش نیس..بهتر نیس صبر کنی؟
بهتر نیس...وایسی تا نثر خودتو پیدا کنی‌..؟و من فقط بغض کردم و گفتم اینم یکی دیگه از بد شانسیای من...
تا امروز که تلگرامو باز کردم ...و دیدم یه
میدونم زیادی لوسم ولی این پسره هم خیلی بی ادبه... وقتی باهاش حرف
نمیزنم اینم کسی تو اورژانس نیس میاد به من میچسبه میگه امروز گرفته ای :/
منم هر سری یه جوری می پیچونمش...
بعد امروز داشت از خوش کشیکیش میگف
منم گفتم امروز احتمالا خیلیم تو بخش کارت دارند که تو نتونی بخوابی...
بعد میگه اگه اینجوری بشه زنگ میزنم بهت فحش میدم :/ من همینجوری مونده
بودم
+فک کنم تو مخش اصلا مدار های تفاوت رفتار بین هم جنس و جنس مخالف شکل نگرفته.
++ فک کن :| چقدر بی تربیت و پرر
امروز 
امروز ساعت 7 و نیم شب کاری انجام دادم که به خاطرش بسیار شرمنده ام . از دست خودم ناراحتم . چون برام ساعت 1 نصفه شبِ آخرین روز اسفند سال 97 رو یاداوری کرد 
و چقدر که حالم بد شد 
خودم رو هیچ وقت نمی بخشم 
فقط کاش بتونم دوباره فراموش کنم ....
از امروز به هدف بهتر شدن احوالاتم، نیت می‌کنم که مطالعات اسلامی و قرآنی‌ام را بالاتر ببرم. فکر می‌کنم این راهکاری‌ست که برای خودم معمولا جواب داده و برای دیگران هم دیده‌ام که اثر داشته.
باشد که نتیجه دهد!
[خودمانیم، دلیل دیگری هم دارد، آن هم لجبازی با شیطان مکار.]
 ❆ دلِ پر غصه:دلم پر غصه استاز قصهٔ نبودنتو باران می‌شودمی‌چکد از چشمانم‌. ❆ تنهاترین:بی تومیان بغضی اسیرمکه همیشه مرا می کوبدکه تو تهاترینی! ❆ مرگ مادر:مادرم که رفتدلخوشی هایم کوتاهو دلتنگی بزرگ‌ شدو کوهی به بزرگی یک بغضجایش را گرفت ❆ امروز و فردا:می گویم بیاتو می گویی که فردا!فردا که فردا شدای در گیر و دار هر فرداامروز مرا دریاب!کم کن امروز و فردا! ‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎ ‎‌‌ ‎‌ ❆ سلول انفرادی:این خانه بی توشبیه سلول انفرادی استو من اع
امروز از ساعت 9 تا 2 بعداز ظهر توی دندون پزشکی بودم. دیگه داشتم بی هوش میشدم.
خرج امروز و صدا که جراحی لثه دارم و روز چهارشنبه که پر کردن یکی دیگه از دندونامه حدودا میشه 15/5 میلیون تومن . 
خدایا این پولو از من قبول کن در راه تو خرجش میکنم
قیمت امروز زعفران ۱ مهر (یکم مهرماه)
قیمت امروز زعفران (نگین | پوشال | سرگل | دسته و … ) به شرح ذیل می باشد.(کلمات کلیدی : قیمت امروز زعفران , قیمت زعفران ۹۸ , قیمت زعفران خراسان , زعفران مشهد چند , قیمت روز زعفران , قیمت روز زعفران خراسان مشهد قاین , قیمت زعفران تازه)
 
با سایت طلای سرخ در جریان قیمت لحظه ای زعفران قرار داشته باشید…
همچنین جهت خرید اینترنتی زعفران می توانید از سایت ما سایت طلای سرخ اقدام کنید
این روزها حالی دارم که نمی دانم به مناسبت افزایش سن است و گذر عمر یا معلمی کردن و کسب تجربه.چقدر نیاموخته دارم و چقدر بیهوده و کم عمق است آنچه که خیال میکردم آموخته ام و در دست دارم.کاش آن زمان که خام بودم و بی تجربه و به دنبال بطالت و لذت، میفهمیدم و میدانستم آنچه امروز میدانم و میفهمم را.آن زمان دلسوز خودم نبودم و امروز هم.آن زمان سر به هوا بودم و امروز هم.درس زندگی باید آموخت. درسی برای تمام عمر و تمام ابعاد زندگی، که غیر ازین بی حاصلی و بی خبر
.
من از چه با تو بگویم؟
از خنده‌ی تلخِ این صفحه‌ی تقویم،
که طوفانِ حادثه‌ها، حتّی، ورقش را تازه نمی‌کند؟
حالیا،
ای ثانیه‌های نگران،
به پیوستگی سردتان قسم،
که چیدن مرثیه‌ها در سبدِ تقدیر زمان،
اجبارِ خودساخته‌ی شب‌های دل‌تنگی من نیست!
.
•••••••
.
من از چه با تو بگویم؟
از هجومِ بی‌رحمِ اگرهای بی‌دلیل،
در دلِ مرور خاطراتِ هر شب‌مان،
که باور به رسیدن را، مکدّر می‌نمود؟
حالیا،
ای عاشقانه‌ترین قسمتِ کلام،
به التماسِ شب‌های دور از تو
چند تا اپدیت:
+کتاب تاوان خوب بود.
+تو قرنطینه کلی کار میکنم. کارای کسب و کارم و همه چی. مثلا امروز رنگ سازمانی رو امتخاب کردم و قالب وردپرس رو و اینکه تصمیم گرفتم اینستا هم بیام. 
+زبان میخونم و درس و کار میکنم و به بلاگم میرسم. کتاب زنجیر عشق رو هم شروع کردم.
+امروز رفتیم دنبال در واسه باغ. چندین روزه بابام داره دنبالش میگرده و نمیدونم امروز اوکی شد بالاخره یا نه. چون باغ رو داریم درست میکنیم انشاا... :) 
خب همینا فعلا :)
چه کسی باید پاسخگوی مشکلات امروز باشد؟
اول مسئولان امروز،
بعد مسئولان دیروز؛
معمولا اینگونه پاسخ میدهیم.
طبیعتا مسئولان امروز بعنوان کسانی که بر مسائل اشراف کاملی دارند، اولین کسانی اند که باید نسبت به مشکلات و نواقص پاسخگو باشند.
امّا گاهی مسائل و مشکلاتی که ایجاد میشوند نتیجه ی عملکرد و تفکر مسئولان قبلی است. پس کسی که باید به سوال ها پاسخ دهد، آن کسی است که بعنوان مسئول درباره آن موضوع تصمیم گیری کرده است.
به نام خدا
 
رفته بودم حموم ، یهو آب رفت گوشم. یاد چند سال پیش افتادم. یک روزِ تابستانی در حوضِ حیاطمان کلی آب بازی کردم. و غافل از آبِ رفته به گوش، عصرِ همان روز ، آبِ درونِ گوشم چرک کرده بود و دردِ بسیار بسیار بدی داشت . دردی که از ناحیه داخلیِ گوش و وسط سَرَم بود و غیرِ قابلِ لمس. برای تسکین درد هر کاری کردم، بالا پایین پریدم .دور حیاط دویدم ؛ فائده ای نداشت. مادرم پشتِ گوشم زنجبیل کشید و خوابیدم . کمی بعد آب خارج شد و آن دردِ سخت برطرف شد. هنوز با
..::هوالرفیق::..
این قدر ذهنم شلوغه که نگو. نمیدونم چه بنویسم؟ اصلا چقدر بنویسم؟!
اما خیالت را راحت کنم، اینجا چیزی پیدا نمی کنی. (و حالا به خودم می‌گویم: "نباید هم بکنی.")
امروز صبح به من گفت: از فردا دیگر حق نداری مثل امروز باشی، نه از شنبه یا روز دیگر؛ از همین فردا. خیلی هم جدی گفت، و منو با فکرهای خودم تنها گذاشت. وارد بخش شدم، دیر شده بود؛ و شد آنچه شد...
این چرند و پرند خواندنی نیست، نخوانید لطفا.
ادامه مطلب
شش ماه از دوستی ام با محمد میگذرد.
پسر خوش چهره و خوش سیمای دانشگاه.
این روزهای آخر یادگرفته بود ادای لهجه اصفهانی دربیاورد.امروز خانواده اش تماس تصویری گرفتند، با خانواده اش سلام و احوال پرسی کردم.
من پس از ماه ها، امروز فهمیدم محمد لبنانی است.
شاخص کل بورس تهران امروز با رشد 4130 واحدی در رقم 326190 واحد به کار خود پایان داد. نمادهای فارس، فملی و پارس بیشترین تاثیر مثبت را بر رشد شاخص کل داشتند. امروز بازار به استقبال گزارشهای شش ماهه در نمادهای پتروشیمی و پالایشگاهی، و فلزات اساسی رفت و انتظار دارد که اخبار خوبی از این نمادها دریافت کند. ارزش معاملات خرد در بورس تهران امروز معادل ۱۶۱۳میلیارد تومان به ثبت رسید. خالص تغییر مالکیت ۷۷ میلیارد تومان حقوقی به حقیقی 
تو تلگرام یه کانالی دیده بودم که محتواش اعلام روزای هفته بود:
امروز چهارشنبه س. 
امروز پنجشنبه س. 
اونموقع مثل خیلی ها گفتم چه مسخره خب، ولی ته ذهنم یه چیزی بهم میگفت نه یه چیزی داره توش، 
امروز که تمام روز منتظر ساعت چهار بودم تا برم کلاس فلسفه و از دست درسا خلاص کنم خودمو(چه خلاصی ای، ملت میرن یه بغلی، یه قدمی، یه سلامی، یه علیکی، منم منتظرم از چاه دربیام برم تو اقیانوس)، وقتی رسیدم اونجا منشی یه نگاه عجیبی بهم انداخت و مجبور شدم خودمو معرفی
آنتونی استوکس علیرغم وعده قبلی امروز در تمرین پرسپولیس حاضر نشد.
 به نقل از سایت رسمی باشگاه پرسپولیس، مهاجم ایرلندی پرسپولیس با وجود داشتن بلیت برگشت به ایران که تاریخ آن صبح جمعه بود، امروز در تمرین تیم حاضر نشد و این با عصبانیت سرمربی تیم همراه بود.
استوکس پیش از بازی با الشارجه از سرمربی تیم خواست که برای دیدن پسرش یک روز بیشتر در دوبی بماند و سپس به تمرینات پرسپولیس ملحق شود و گل‌محمدی هم بخاطر دو بار درخواست استوکس، موافقت کرد که است
فردا که از خونه پاتون رو بیرون میذارید به خودتون بگید امروز یک روز متفاوت خواهد بود چون امروز قراره حال دیگران و بخصوص خودم کلى خوب بشه.. خوب باشه. خیلى سادست.. اینجورى که کافیه چندتا کار ساده رو وقتى یکى رو دیدید انجام بدین..مثل یه لبخند ساده، گفتن یک جمله ى چقدر امروز زیبا شدى، چقدر این رنگ بهت میاد، چقدر سرحال تر بنظر میرسى و یه سرى تعریف هاى ساده ى دیگه و یا گفتن اینکه امیدوارم امروز روز خوبى برات باشه، امروز همه چیز همونجورى بشه که دوست دار
والتر بنیامین، ترجمۀ حسام حسین‌زاده
 
واگن فضیلت (به یاد 5 اکتبر 1922) [اثر پاول کله[1]]
هشدار
در جایی که برای گردش‌های روزمره مشهور بود، نه‌چندان دور از [شهر] چینگ‌دائو[2]، قسمتی صخره‌ای وجود داشت که به‌عنوان مکانی رمانتیک شناخته شده بود و دیوارهای سنگیِ پُرشیبیش تا اعماق زمین فرو می‌رفت. این دیوارهای سنگی میعادگاه بسیاری از مردان عاشق‌پیشه در طول دورۀ سرخوشی بود و پس از اینکه هرکدامشان دست در دست دختر [محبوبشان] منظره را ستایش می‌کردند، ب
روز به ارامی شروع شد و در ادامه به خوبی پیش رفت بیشتر سود مالAUDCADبود که حدودا ۴۰سنت بود که ۳۰درصد سود امروز داشت من فقط بر روی ۵کارنسی(ارز)ترید می کنم .
گفتنی است که امروز همه سهام ها و ارز ها سقوط داشتن ولی باز ربات پر قدرت سود خودشو میگیره ..
ادامه مطلب
وارد اپلیکیشن تلگرام روی گوشی یا تبلت خود شوید.
گزینه منو را از گوشه بالا سمت چپ صفحه انتخاب کنید. 
گزینه Contacts را انتخاب کنید. 
لیست مخاطبان تلگرام شما نمایش داده میشود. اکنون باید گزینه + در گوشه بالای صفحه را انتخاب کنید. 
در قسمتِ (First name (required نام مخاطب خود را وارد کنید. توجه کنید که حتما باید در این کادر چیزی بنویسید و نمیتوانید آن را خالی رها کنید.و در قسمت در قسمت (Last name (optional نیز نام خانوادگی یا فامیلی شخص مورد نظر را وارد کنید. البته پر کر
نتیجه بازی سپاهان و تراکتور امروز از سایت ایندکس وار دریافت کنید.
تراکتورسازی تبریز
فیلم ؛ دوره تراکتور از ناو ملوانان جوک کوچک و عجیب شفر با داور بازی با سپاهان ۷ ۱۵ عکس محسن روشن روی نتیجه تراکتور روش بازداشت کرده بود؟. بهره نهایی مطالب مرتبط با ورزش های امروز عناوین خصوصی لیگ در تسخیر سپاهانی ها گل دوم سایپا با سپاهان رمضانپور پنالتی گل چهارم سپاهان با و الزامات استفاده از سایت  جداول لیگ‌ها   اخبار زنده  لیگ ب
+ امروزم خودم دارومو زدم و چقد خوبه این بیمارستان نرفتن فقط برا یه تزریق! 
 
+ جواب بیوپسی رو دختر خاله ام که پرسنل همون بیمارستانه؛ مامانم گفته و رفته گرفته. زنگ زدم گفت به دکتر کشیک نشون داده گفته چیزی نیست.  البته من دروغای "مثلا مصلحتی" زیادی از این دختر خاله شنیدم. :| حالا هر چی هم باشه مهم نیست. :)
 
+ امروز سر کلاس فارما هر دارویی رو استاد میگفت من مکانیسم عمل و ساید افکت هاش رو میگفتم.یا دسته دارو رو میگفت من اسمای چند تاشو میگفتم. استاده هم ع
از صبح که بیدار شدم هنوز نخوابیدم. الان مها رفته منتظرم خبر بده سوار شدنشو. هیچ حسی ندارم از این تنهایی. فقط میدونم برای فردا کلی کار دارم. و باید امروزم رو که خوب کار نکردم جبران کنم. امروز به کل حالم خوب نبود حتی سر زبان هم بی حواس بودمو کلی سوتی دادم. خلاصه که همین. با این همه خیلی خسته ام امیدوارم خوابم ببره. فعلا که خبری نیست ولی هرجور شده بایدبخوابم صبح زود بیدار شم.خوشحالم که امروز تموم شد.میتونم امیدوار باشم که روز تازه ای در پیشه و من می
چند روزی‌ست که حتی نمی‌توانم پست جدید در اینستگرم بگذارم و برایش متن کوتاهی بنویسم. با خودم فکر می‌کردم که فراخوان وبلاگی روی هوا مانده؛ همچون من و زندگی‌ام. امروز در اتاق درمان فرق هدف و آرزو را یاد گرفتم و فهمیدم که من اصلا در زندگی‌ام هدف ندارم. «امروز ساکتی.» حتی همان لحظه نتوانستم جواب درستی بدهم. همه چیز به شدت گنگ بود. ماه سختی را پشت سر گذاشتم. مدتی‌ست که حتی توی وبلاگم ساکتم. دارم خودم و زندگی را از نو پیدا می‌کنم. کارگاه آموزشی ام
اقتصادنیوز: امروز شنبه ۱۶ آذر ۹۸ بازار طلادر برابر بازار ارز در بعضی ساعات شاهد کاهش محدود قیمت‌ بوده و در برخی لحظات دچار افزایش قیمت‌ها بودیم به‌طوری که دلار با تغییر ۵۱۰ تومانی امروز وارد محدوده ۱۲.۸۰۰ تومانی شد و هر گرم طلای ۱۸ عیار با رشد بی سابقه‌ای که در روز گذشته مشاهده کرد و به قیمت ۴۴۸ هزار تومان رسید و سکه طرح جدید هم با شکستن سطح حمایتی وارد محدوده ۴.۴ میلیون تومانی شد.
ادامه مطلب
امروز شاهد عقد دو کبوتر عاشق بودم
دخترخاله ی ما چند سالی بود دل در گرو آقایی داده بود و عاشق شده بود.این آقا هم عاشق دخترخاله ی ما
بعد از چند سال بالاخره به هم رسیدن و امروز اسمشون رفت تو شناسنامه ی هم
ان شالله همه ی دختر پسرهای سایت خانواده برتر ازدواج کنن و همه ی کبوترهای عاشق به هم برسن.الهی آمین.
نمیدونم دقیقا چند وقته که چیزی ننوشتم فقط دوتا خاطره دارم یادمه جمعه عصر قرار بود با حسین دوستم بریم بیرون که من پیام دادم گفتم خیلی خوابم میاد باشه بعدا میریم و امروز صبح از ساجده پرسیدم چند شنبه هست گفت دوشنبه
شبها یه چند ساعتی بیدار میشدم ولی الا واقعا گیجم دیشب فکر میکردم یک شنبه هست دیشب یعنی ساعت یک امروز صبح ولی ساجده گفت دوشنبه، تقویمم نگاه کردم دوشنبه بود
واقعا نمیدونم چند ساعت خوابیدم هنوز خوابم میاد
♦️ بهبودی و ترخیص ۵۴۰۶۴ نفر از بیماران مبتلا به کووید۱۹ در کشور تا امروز
دکتر جهانپور سخنگوی وزارت بهداشت:
از دیروز تا امروز ۲۹ فروردین ۱۳۹۹ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی ۱۴۹۹ بیمار جدید مبتلا به کووید در کشور شناسایی شد
مجموع بیماران کووید۱۹ در کشور به ۷۹۴۹۴ نفر رسید
متاسفانه در طول ۲۴ ساعت گذشته، ۸۹ بیمار کووید۱۹ جان خود را از دست دادند
تا امروز ۴۹۵۸ نفر از بیماران، جان باخته و دیگر در بین ما نیستند
تا امروز ۵۴۰۶۴ نفر از بیماران، بهبود
امروز سخنرانی های آقای شجاعی را گوش میکردم.
چقدر قشنگ حرف میزنه. 
امروز یادم اومد که چقدر خوشبختم و چقدر نعمت دارم و حواسم نیست.
من کلا سعی میکنم به خدا خوش بین باشم و مشکلاتم را گردن خدا نندازم.ازش کمک بخواهم ولی سر خدا نگذارم.
امروز تصمیم گرفتم برای آرزوهایی که هنوز بهشون نرسیدم هم ناراحت نباشم.
من تمام تلاشم را میکنم. 
میدونم خدا حواسش بهم هست. میدونم خدا باورم داره. میدونم خدا نگاهم میکنه.
خدایا اگه تو بخواهی صبر میکنم ولی کمکم کن. کمکم کن ا
امروز سه شنبست و قرص ویتامین D نخوردم،چون متوجه شدم به جای 90 روز، 100 روز به خوردنش مبادرت ورزیدم و بیشتر از اینش خطرناکه.
امروز ظهر بیدار شدم و بیرون نرفتم. قصد خاصی هم واسه بیرون رفتن نداشتم، هر چند داشت تاریک می‌شد. امروز حس و احساسِ "نیاز به دیدن روز" رو نداشتم، تصمیم گرفتم شلوارمو ببرم خیاطی و عجله ای نکردم واسه رسیدن به روشنایی روز. امروز سه شنبه متفاوتیه! احساسِ نیاز نمیکنم. کمترین احساس نیاز به محیط و بیرون (محیطِ بیرونی) رو حس میکنم، احس
سلام پدر.
مرا که میشناسی؟پسرت هستم.پسر دومی!
نمیدانم چرا امروز دلم خواست برایت نامه ای بنویسم!نمیدانم چرا امروز از صبح دائما فکرت در سرم میچرخد و لحظه ای رهایم نمی کند.با اینکه عکست همیشه روبروی چشم هایم است ولی هیچ روزی به اندازه ی امروز به یادت نیافتاده بودم!
ادامه مطلب
هوالرئوف الرحیم
امروز فراموش کرده بودم که رضوان یک روزی به "امام زاده" میگفت "امام زابط".
امروز تو پارک با دختری دوست شد و میوه ی کاج رو سعی کردن با چندتا سنگ "بکاجن".
امروز به غیر از عیدی من و باباش و خودش که مامان جون بهش داده بود، برای"خواهرش" هم عیدی طلب کرد.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها